یا قمر بنی هاشم
بسم الله الرحمن الرحیم
گاه زبان بند میاید از وفای عباس
چه بود و چه کرد در کرب و بلا عباس
روزی که آب را بستند به روی حرم
عباس در آشفت از تشنگی رقیه و اصغر
جان را فدا کرد در راه آن یار!
گفتم چه بنویسم یاد شاعر خوش آوازه شهرمان محتشم کاشانی افتادم و آن شعر معروفش...تقدیم تمام شیعیان حسینی(ع)!
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین نور مشرقین
پرورده کنار رسول خدا حسین
کشتی شکست خورده طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او زار میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمه سلطان کربلا
*************************
شب تاسوعاست...از همه التماس دعا دارم به خصوص برای همه جانبازان عزیز دعا کنید که در راه حضرت عباس قدم برداشتند و مدال زیبای جانبازی را بر گردن انداخته اند!